به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، سیدعباس صالحی درباره اهداف نمایشگاههای استانی کتاب، اظهار کرد: نمایشگاههای کتاب استانی که سابقه برگزاری آن به سال ۱۳۷۱ باز میگردد با هدف پاسخگویی به چند نیاز از جمله ایجاد امکان دسترسی آسان به تازههای نشر در سراسر کشور و همچنین کمک به چرخه نشر راهاندازی شد. یکی از مهمترین این اهداف که کم و بیش توفیقاتی نیز در آن بهدست آمده است، توسعه ویترین کتاب و گسترش بازار آن و عدالت در توزیع کتاب در سراسر کشور است. نمایشگاه استانی کتاب یک فرصت فرهنگی و رویداد بزرگی است که میتواند در جهت فرهنگسازی کتاب و کتابخوانی گام بردارد.
صالحی ضمن اشاره به جامعه هدف نمایشگاههای استانی کتاب گفت: در این نمایشگاهها هم مخاطب و هم ناشر مورد توجه قرار میگیرند. ضمن اینکه از این رهگذر به گروههای دیگری نیز توجه میشود. نمایشگاههای استانی کتاب فرصت تعامل بین پنج ضلع حوزه کتاب را فراهم میکنند که این اضلاع مؤلفان، ناشران، هنرمندان گرافیک و تصویرگران کتاب، صنعتگران چاپ و نشر و عوامل دولتی و عمومی هستند که با عرصه کتاب سر و کار دارند. در این فرصت تولیدکنندگان و ناشران میتوانند با افکار و عقاید آحاد مخاطبان ارتباط داشته باشند و سرمایهگذاریهای فرهنگی خود را در آن راستا انجام دهند.
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره توجه به ناشران شهرستانی به واسطه برگزاری نمایشگاههای کتاب استانی، گفت: یکی دیگر از اهداف برگزاری نمایشگاههای کتاب استانی ارتباط بین حوزه کتاب و ظرفیتهای استانی تولید و نشر است تا به این وسیله پل فعالی بین آنها و فضای کتاب و کتابخوانان ایجاد شود. در تمام نمایشگاههایی که برگزار میشود ناشران همان استان نیز حضور دارند ضمن اینکه ناشران فعال هر استان امکان حضور در نمایشگاههای دیگر استانها را به صورت مستقل و یا جمعی، در قالب تعاونی ناشران استان دارند که هدف مورد نظر را محقق خواهد کرد.
صالحی درباره تحقق اهداف نمایشگاههای کتاب استانی، گفت: بیتردید اینکه در هر نمایشگاه شاهد حضور پرشور مردم هستیم و در پایان ایام برگزاری، آمار قابل ملاحظهای از فروش کتاب اعلام میشود بیانگر این نکته است که نمایشگاهها مورد توجه مردم و مخاطبان است. در برخی از نمایشگاههای استانی شاهد فروش بیش از یک میلیارد تومان کتاب هستیم. اما در عین حال بعد از گذشت ۲۳ سال از عمر برپایی نمایشگاههای استانی کتاب، نیاز به یک بازنگری داریم. باید دست به یک بازسازی و نوسازی در عرصه نمایشگاهها زده شود تا مشخص شود تا چه حد به اهداف اولیه دست پیدا کردهایم.
نمایشگاههای استانی کتاب حداکثر به مدت یک هفته برگزار میشوند بنابراین باید ویترینهای ثابت کتاب در استانها راهاندازی شود. در استانها باید هزینههای بالاسری حوزه کتاب و عرضهکنندگان کتاب را کاهش داد. ضمن اینکه برای ارتقاء فرهنگ مطالعه و کتاب باید بازارچههای کتاب در استانهای کشور ایجاد و توسعه یابد. همچنین نیاز است تا بازار کتابهای دسته دوم نیز راهاندازی شود.
سیصدمین نمایشگاه استانی کتاب به همت مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و با حمایت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 30 دیماه در اهواز برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدعباس صالحی در پیام خود ضمن تسلیت درگذشت استاد حداد کاشانی به نقش این شاعر آئینی در حوزه شعر اشاره کرده است.
متن پیام معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این شرح است:
«شعر آئینی از دیرهنگام در ادبیات منظوم فارسی جایگاه ویژهای داشته و دارد چنانکه بسیاری از شعرای شناخته شده از گذشته تا معاصر اشعاری با این مضمون سرودهاند که یکی از این بزرگان، استاد حداد کاشانی بودند. شعرِ ایشان از جان و دل این شاعر متعهد ریشه میگرفت و برای سرودن شعر، با دو بال احساس و اندیشه حرکت میکردند. استاد حداد کاشانی به پشتوانه ریشههای عمیق شعر آئینی در خطه کاشان که مهمترین آن ترکیببند معروف محتشم کاشانی است از جمله افرادی بودند که این هنر ناب دینی را تداوم بخشیدند. این شاعر برجسته با سرودن بالغ بر ۱۵۰ هزار بیت که عمده آن در حوزه شعر آیینی است و ترجمه منظوم قرآن کریم، بیتردید نقشی انکارناپذیر در بالندگی شعر آئینی معاصر دارند. درگذشت استاد حداد کاشانی را به اهالی فرهنگ بهویژه شاعران و علاقهمندان به حوزه شعر و ادب، فرهیختگان و مردم شهرستان کاشان و خانواده محترم ایشان تسلیت گفته و از درگاه حضرت باریتعالی برای ایشان مغفرت مسئلت میکنم.»
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست تخصصی نقد و بررسی اقتباسهای هنری از هزار و یک شب، عصر امروز چهارشنبه ۳۰ دی با حضور علی بوذری و شهروز مهاجر در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
پژوهشگران و «هزار و یک شب»
علی بوذری، پژوهشگر حوزه هنرهای تجسمی در این نشست گفت: مورخان و پژوهشگران مختلفی در طول تاریخ به متن «هزار و یک شب» اشاره یا روی آن پژوهش کردهاند. از جمله این افراد در روزگاران گذشته ابنندیم در قرن چهارم هجری قمری است که در «الفهرست» اشارهای به کتاب «هزار افسان» و «هزار خرافه» کرده و داستان ابتدایی و اصلی شهرزاد را بیان میکند. در همین قرن چهارم نیز مسعودی در مکتوبات خود از «هزار و یک شب» نام برده است.
وی افزود: در دوران معاصر نیز پژوهشهایی جدی در مورد «هزار و یک شب» توسط محققانی چون علی اصغر حکمت، بدری آتابای، جلال ستاری، نغمه ثمینی، محمدجعفر محجوب و بهرام بیضایی، انجام شده است. همه این پژوهشگران اعتقاد دارند که «هزار و یک شب» در هند متولد شده و در ادامه به ایران آمده و از ایران به کشورهای عربی رفته است.
بوذری ادامه داد: این پژوهشگران نشانهها و ریشههای هندی، ایرانی و عربی را در داستانهای «هزار و یک شب» مشخص کردهاند؛ به عنوان مثال داستان خیانت زنان دو برادر شاهزاده، الگوی داستانهای زنجیرهای و نامهایی چون «سندباد» همه ریشهای هندی دارند. همچنین الگوهای داستانی عفریتها، الگوی سفر، الگوی داستانی دختر دزدیده شده توسط دیو، الگوی داستانی بارداری جادویی و اسامی چون شهرباز، شهرزاد، شاهپور و... از ریشهای ایرانی برخوردارند. در نهایت نیز الگوی داستانهای بغدادی، الگوی داستانی با نشانههای قرآنی و سفر حج، الگوی داستانی عفریتها و دیوان در بند یک طلسم و اسامی چون نامهای خلفا، ریشههای عربی «هزار و یک شب» است.
نسخههای خطی «هزار و یک شب»
بوذری در بخش دیگری از سخنرانی خود به نسخههای خطی موجود از «هزار و یک شب» در کتابخانهها و موزههای ایران و جهان اشاره کرد و گفت: نسخههای خطی «هزار و یک شب» خارج از ایران معمولاً به زبان عربی هستند و مهمترین آنها نسخه معروف به نسخه آنتوان گالان است که در پاریس نگهداری میشود. آنتوان گالان، شرقشناس فرانسوی، نخستین کسی بود که به ترجمه «هزار و یک شب» دست زد و همین ترجمه باعث تولد دوباره «هزار و یک شب» در قرون جدید شد.
این تصویرساز اضافه کرد: مهمترین چاپ عربی «هزار و یک شب» نیز چاپ «بولاق مصر» است. عبداللطیف تسوجی ترجمه فارسی از «هزار و یک شب» را از روی این متن انجام داد. سروش اصفهانی نیز در ترجمه اشعار و یا انتخاب معادلهایی از اشعار ایرانیان بهجای شعرهای عربی، به تسوجی کمک کرد. بهمن میرزای قاجار، عموی ناصرالدین شاه که در آن دوران والی آذربایجان بود، حامی چاپ ترجمه تسوجی و سروش اصفهانی از «هزار و یک شب» است.
مهمترین نسخه فارسی «هزار و یک شب»
بوذری در بخش دیگری از سخنرانی خود به مهمترین نسخه فارسی هزار و یک شب، مشهور به «نسخه خطی کاخ گلستان» اشاره کرد و ویژگیهای آن را برشمرد: این نسخه به صورت تصویری با مدیریت هنری صنیعالملک غفاری و خوشنویسی محمدحسین کاتبالسلطان تهرانی در سال ۱۲۶۹ کار میشود. این نسخه در زمره پرنگارهترین نسخههای «هزار و یک شب» است.
وی افزود: نسخه خطی کاخ گلستان تنها نسخه خطی مصور «هزار و یک شب» به فارسی است و دارای کاملترین نگارهها بر اساس متن در سطح جهان است. این نسخه واپسین نسخه خطی کار شده در سطح دربارهای ایران است و همچنین میتوان از آن به عنوان منبع مصور مناسبی در زمینه مردمشناسی دوران قاجار، بهره برد. صنیعالملک برای نگارههای این نسخه دستوراتی مبنی بر استفاده از المانهای فرهنگی در دوران قاجار صادر کرد.
وقتی ناصرالدین شاه وارد «هزار و یک شب» میشود
بوذری در معرفی بیشتر نسخه خطی کاخ گلستان، گفت: نسخه خطی کاخ گلستان «هزار و یک شب» را میتوان به عنوان «آلبوم پرترههای درباری دوران قاجار» نیز درنظر گرفت. در این نسخه شاهان بزرگ داستانهای «هزار و یک شب» از جمله هارونالرشید را به شکل ناصرالدین شاه قاجار کشیدهاند. به عبارتی در این نگارهها تصویر هارونالرشید، همانند با نقاشیها و عکسهایی از ناصرالدین شاه است که اکنون در اختیار داریم.
وی ادامه داد: در این نسخه ۴۰ نگاره به صورت ناصرالدین شاه است. فراموش نکنیم که ناصرالدین شاه حامی مالی این نسخه بوده است. همچنین در نگارههایی از این نسخه نیز جعفر برمکی، وزیر هارون به صورت امیرکبیر کشیده شدهاست.
«هزار و یک شب» دیگر یک اثر ایرانی نیست
شهروز مهاجر، مترجم و پژوهشگر حوزه هنر، نیز در این نشست گفت: بر خلاف نظر استادان و پژوهشگرانی چون بهرام بیضایی، به نظر من «هزار و یک شب» امروزه دیگر یک کتاب ایرانی به شمار نمیآید، چرا که این متن در رفت و آمدهای خود در میان تمدنها آنقدر تغییر و تحول پیدا کرده که تنها اندکی از داستانهای آن ریشههای ایرانی خود را حفظ کردهاند.
وی افزود: «هزار و یک شب» برای نخستین بار در قرن ۱۸ به زبان فرانسه ترجمه میشود. بعدها ترجمههای انگلیسی و سایر زبانها نیز در دسترس مخاطبان غربی قرار میگیرد. اکثر این ترجمههای عنوان «شبهای عربی» Arabian nights را با خود دارند. نکته مهم اینجاست که متن فارسی «هزار و یکشب» با این ترجمهها تفاوتهای بسیاری دارد. به عنوان مثال حکایتهای علی بابا و ۴۰ دزد بغداد در متن فارسی نیست و به نظر میرسد که آنتوان گالان، این داستانها را به ترجمه خود اضافه کرده باشد.
مهاجر ادامه داد: «هزار و یک شب» زمانی که از هندوستان به غرب رفت، چیزهایی از آن گرفته شده و چیزهایی به آن اضافه شد. زمانی هم که به ایران آمد، بسیاری از داستانهای کهن ایرانی به آن افزوده شد. در کشورهای عربی نیز شخصیتهای مشهور اعراب به این متن راه پیدا کردند. حتی ترجمه فرانسوی هزار و یک شب با ترجمه انگلیسی آن تفاوتهایی دارد.
تصویرسازیهای نقاشان غربی از «هزار و یک شب»
مهاجر در بخش دیگری از سخنان خود به تصویرسازیهای نقاشان غربی از «هزار و یک شب» اشاره کرد و گفت: نقاشان اروپایی بسیاری از جمله مارک شاگال و فردیناند کلر «هزار و یک شب» را تصویرسازی کردهاند. تصویرهایی که این هنرمندان کشیدهاند، ارتباط چندانی به فرهنگ شرقی ندارد که این تصویرها را میتوان بر اساس نظریههای نقد پسااستعماری بررسی کرد.
وی افزود: در قرون ۱۶، ۱۷ و ۱۸ گروه زیادی از مستشرقان به سوریه، ایران و عثمانی آمده و متوجه گنجینههای شرقی از جمله معماری و کتاب میشوند. این افراد در مواجه با این گنجینهها دچار شگفتی شده و همین شگفتی را به فرهنگ اروپایی منتقل میکنند. همین شگفتی به جایی میرسد که در غرب، هنرمند نقاشی که شرق را ندیده آثاری را با فضاهای شرقی خلق میکند یا داستاننویسی که قدم به بغداد نگذاشته، آثاری را مینویسد که داستان آن در شهر بغداد اتفاق میافتد.
این مترجم و محقق اضافه کرد: ادوارد سعید متفکر مشهور فلسطینی، در کتاب «شرقشناسی» میگوید شرقی که غربیها آن را مطرح کرده و تاریخ آن را نوشتند، در حقیقت وجود خارجی ندارد. همین مساله را میتوان به تصویرسازیهای انجام شده از هزار و یک شب توسط هنرمندان اروپایی تعمیم داد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست تخصصی نقد و بررسی اقتباسهای هنری از هزار و یک شب، عصر امروز چهارشنبه ۳۰ دی با حضور علی بوذری و شهروز مهاجر در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
پژوهشگران و «هزار و یک شب»
علی بوذری، پژوهشگر حوزه هنرهای تجسمی در این نشست گفت: مورخان و پژوهشگران مختلفی در طول تاریخ به متن «هزار و یک شب» اشاره یا روی آن پژوهش کردهاند. از جمله این افراد در روزگاران گذشته ابنندیم در قرن چهارم هجری قمری است که در «الفهرست» اشارهای به کتاب «هزار افسان» و «هزار خرافه» کرده و داستان ابتدایی و اصلی شهرزاد را بیان میکند. در همین قرن چهارم نیز مسعودی در مکتوبات خود از «هزار و یک شب» نام برده است.
وی افزود: در دوران معاصر نیز پژوهشهایی جدی در مورد «هزار و یک شب» توسط محققانی چون علی اصغر حکمت، بدری آتابای، جلال ستاری، نغمه ثمینی، محمدجعفر محجوب و بهرام بیضایی، انجام شده است. همه این پژوهشگران اعتقاد دارند که «هزار و یک شب» در هند متولد شده و در ادامه به ایران آمده و از ایران به کشورهای عربی رفته است.
بوذری ادامه داد: این پژوهشگران نشانهها و ریشههای هندی، ایرانی و عربی را در داستانهای «هزار و یک شب» مشخص کردهاند؛ به عنوان مثال داستان خیانت زنان دو برادر شاهزاده، الگوی داستانهای زنجیرهای و نامهایی چون «سندباد» همه ریشهای هندی دارند. همچنین الگوهای داستانی عفریتها، الگوی سفر، الگوی داستانی دختر دزدیده شده توسط دیو، الگوی داستانی بارداری جادویی و اسامی چون شهرباز، شهرزاد، شاهپور و... از ریشهای ایرانی برخوردارند. در نهایت نیز الگوی داستانهای بغدادی، الگوی داستانی با نشانههای قرآنی و سفر حج، الگوی داستانی عفریتها و دیوان در بند یک طلسم و اسامی چون نامهای خلفا، ریشههای عربی «هزار و یک شب» است.
نسخههای خطی «هزار و یک شب»
بوذری در بخش دیگری از سخنرانی خود به نسخههای خطی موجود از «هزار و یک شب» در کتابخانهها و موزههای ایران و جهان اشاره کرد و گفت: نسخههای خطی «هزار و یک شب» خارج از ایران معمولاً به زبان عربی هستند و مهمترین آنها نسخه معروف به نسخه آنتوان گالان است که در پاریس نگهداری میشود. آنتوان گالان، شرقشناس فرانسوی، نخستین کسی بود که به ترجمه «هزار و یک شب» دست زد و همین ترجمه باعث تولد دوباره «هزار و یک شب» در قرون جدید شد.
این تصویرساز اضافه کرد: مهمترین چاپ عربی «هزار و یک شب» نیز چاپ «بولاق مصر» است. عبداللطیف تسوجی ترجمه فارسی از «هزار و یک شب» را از روی این متن انجام داد. سروش اصفهانی نیز در ترجمه اشعار و یا انتخاب معادلهایی از اشعار ایرانیان بهجای شعرهای عربی، به تسوجی کمک کرد. بهمن میرزای قاجار، عموی ناصرالدین شاه که در آن دوران والی آذربایجان بود، حامی چاپ ترجمه تسوجی و سروش اصفهانی از «هزار و یک شب» است.
مهمترین نسخه فارسی «هزار و یک شب»
بوذری در بخش دیگری از سخنرانی خود به مهمترین نسخه فارسی هزار و یک شب، مشهور به «نسخه خطی کاخ گلستان» اشاره کرد و ویژگیهای آن را برشمرد: این نسخه به صورت تصویری با مدیریت هنری صنیعالملک غفاری و خوشنویسی محمدحسین کاتبالسلطان تهرانی در سال ۱۲۶۹ کار میشود. این نسخه در زمره پرنگارهترین نسخههای «هزار و یک شب» است.
وی افزود: نسخه خطی کاخ گلستان تنها نسخه خطی مصور «هزار و یک شب» به فارسی است و دارای کاملترین نگارهها بر اساس متن در سطح جهان است. این نسخه واپسین نسخه خطی کار شده در سطح دربارهای ایران است و همچنین میتوان از آن به عنوان منبع مصور مناسبی در زمینه مردمشناسی دوران قاجار، بهره برد. صنیعالملک برای نگارههای این نسخه دستوراتی مبنی بر استفاده از المانهای فرهنگی در دوران قاجار صادر کرد.
وقتی ناصرالدین شاه وارد «هزار و یک شب» میشود
بوذری در معرفی بیشتر نسخه خطی کاخ گلستان، گفت: نسخه خطی کاخ گلستان «هزار و یک شب» را میتوان به عنوان «آلبوم پرترههای درباری دوران قاجار» نیز درنظر گرفت. در این نسخه شاهان بزرگ داستانهای «هزار و یک شب» از جمله هارونالرشید را به شکل ناصرالدین شاه قاجار کشیدهاند. به عبارتی در این نگارهها تصویر هارونالرشید، همانند با نقاشیها و عکسهایی از ناصرالدین شاه است که اکنون در اختیار داریم.
وی ادامه داد: در این نسخه ۴۰ نگاره به صورت ناصرالدین شاه است. فراموش نکنیم که ناصرالدین شاه حامی مالی این نسخه بوده است. همچنین در نگارههایی از این نسخه نیز جعفر برمکی، وزیر هارون به صورت امیرکبیر کشیده شدهاست.
«هزار و یک شب» دیگر یک اثر ایرانی نیست
شهروز مهاجر، مترجم و پژوهشگر حوزه هنر، نیز در این نشست گفت: بر خلاف نظر استادان و پژوهشگرانی چون بهرام بیضایی، به نظر من «هزار و یک شب» امروزه دیگر یک کتاب ایرانی به شمار نمیآید، چرا که این متن در رفت و آمدهای خود در میان تمدنها آنقدر تغییر و تحول پیدا کرده که تنها اندکی از داستانهای آن ریشههای ایرانی خود را حفظ کردهاند.
وی افزود: «هزار و یک شب» برای نخستین بار در قرن ۱۸ به زبان فرانسه ترجمه میشود. بعدها ترجمههای انگلیسی و سایر زبانها نیز در دسترس مخاطبان غربی قرار میگیرد. اکثر این ترجمههای عنوان «شبهای عربی» Arabian nights را با خود دارند. نکته مهم اینجاست که متن فارسی «هزار و یکشب» با این ترجمهها تفاوتهای بسیاری دارد. به عنوان مثال حکایتهای علی بابا و ۴۰ دزد بغداد در متن فارسی نیست و به نظر میرسد که آنتوان گالان، این داستانها را به ترجمه خود اضافه کرده باشد.
مهاجر ادامه داد: «هزار و یک شب» زمانی که از هندوستان به غرب رفت، چیزهایی از آن گرفته شده و چیزهایی به آن اضافه شد. زمانی هم که به ایران آمد، بسیاری از داستانهای کهن ایرانی به آن افزوده شد. در کشورهای عربی نیز شخصیتهای مشهور اعراب به این متن راه پیدا کردند. حتی ترجمه فرانسوی هزار و یک شب با ترجمه انگلیسی آن تفاوتهایی دارد.
تصویرسازیهای نقاشان غربی از «هزار و یک شب»
مهاجر در بخش دیگری از سخنان خود به تصویرسازیهای نقاشان غربی از «هزار و یک شب» اشاره کرد و گفت: نقاشان اروپایی بسیاری از جمله مارک شاگال و فردیناند کلر «هزار و یک شب» را تصویرسازی کردهاند. تصویرهایی که این هنرمندان کشیدهاند، ارتباط چندانی به فرهنگ شرقی ندارد که این تصویرها را میتوان بر اساس نظریههای نقد پسااستعماری بررسی کرد.
وی افزود: در قرون ۱۶، ۱۷ و ۱۸ گروه زیادی از مستشرقان به سوریه، ایران و عثمانی آمده و متوجه گنجینههای شرقی از جمله معماری و کتاب میشوند. این افراد در مواجه با این گنجینهها دچار شگفتی شده و همین شگفتی را به فرهنگ اروپایی منتقل میکنند. همین شگفتی به جایی میرسد که در غرب، هنرمند نقاشی که شرق را ندیده آثاری را با فضاهای شرقی خلق میکند یا داستاننویسی که قدم به بغداد نگذاشته، آثاری را مینویسد که داستان آن در شهر بغداد اتفاق میافتد.
این مترجم و محقق اضافه کرد: ادوارد سعید متفکر مشهور فلسطینی، در کتاب «شرقشناسی» میگوید شرقی که غربیها آن را مطرح کرده و تاریخ آن را نوشتند، در حقیقت وجود خارجی ندارد. همین مساله را میتوان به تصویرسازیهای انجام شده از هزار و یک شب توسط هنرمندان اروپایی تعمیم داد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، به نقل از روابط عمومی مؤسسه خانه کتاب، متن پیام تسلیت مجید غلامیجلیسه به این شرح است:«شنیدن خبر فقدان ادیب صاحب سبک و مترجم نامدار استاد ابوالحسن نجفی بسیار تأسفبار است. بیتردید درگذشت ایشان که نقش بهسزایی در عرصه ترجمه، زبانشناسی، فرهنگنویسی و ادبیات تطبیقی داشتهاند، برای اهالی قلم مایه تأثر است. این ضایعه را به خانواده محترم استاد ابوالحسن نجفی و تمام کسانی که با آثار ایشان انس داشتهاند تسلیت گفته و برای آن مرحوم مغفرت و برای بازماندگان صبر مسئلت دارم.»