پیچیدگیها و دشواریهای دنیای مدرن و فرصتهای اندک انسان امروز که هر روز در تداوم صنعتی شدن بیشتر و بیشتر در گرداب مدرنیته غرق میشود، باعث شده تا انسان بیشتر به گذشته و داشتههای خود اهمیت داده و سعی در رسیدن به آرمانها و ایدهآلهای گذشته خویش داشت باشد؛ تا به نحوی هویت واقعی و گمشدهٔ خویش را در این دریای پرتلاطم مدرن بیابد. نمادسازی و نمادپردازی، پلی است برای هر فرد تا با توجه به اسطورهها بتواند در این راه قدم بردارد و بدان دست یابد. در این میان، نظریات گوناگونی دربارهٔ نمادگرایی مطرح شده و هم به آرای سنتگرایان و هم به آرای فلاسفه غرب، پرداخته شده است. چراکه نمادگرایی در عرصهٔ آفرینش هنری، نقش به سزایی دارد؛ اما این را هم نباید فراموش کرد که پرداختن به نمادها باعث پیچیدهتر شدن طرح میشود؛ اما در آخر، کار را منسجمتر و با معناتر میکند. به لحاظ هنری، «نمادگرایی» هنری است برای بیان واقعیات؛ یا حالات نامشهود و ناشناختهای است که به مدد آنها میتوان به دنیای نامرئی قدم گذاشت و به رمز و راز هستی پی برد. دنیای نمادها، دنیای محدودپذیری نیست و تا بیکران وجود آدمی و هستی ادامه دارد؛ چراکه نمادها در تقابل ذهنی هنرمند با اشیا به گونه نامحدود شکل میگیرند و در حالت کلی، نماد، کلیتی است که معنای سمانتیکی و قابل درک معنوی در خود پنهان دارد؛ اما تبیین آن بستگی به ادراک فرد دارد؛ چراکه هر فرد، ظرف معنایی خاصی دارد و نسبت به آن شکل واجد شرایط برای خود در ذهن مجسم میدارد و نظریات گوناگون حول این امر نشان از تفاسیر متنوعی است هرکس برای خود ارائه میدهد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |