چکیده: (2393 مشاهده)
ارزیابی و داوری اخلاقی کارهای هنری موضوعی امروزی نیست و تاریخش به فرهنگهای باستان و اندیشههای کهن باز میگردد؛ گویی با پدیدآمدن نخستین و سادهترین نمودهای هنری، پرسش از اخلاقیبودن آنها نیز پیش آمده است. برخی از منتقدان، باور همگانی به همبستگی هنر و اخلاق را نمیپذیرند و میکوشند استدلالهای فراوان در جدایی ارزشهای هنری و اخلاقی پیش نهند و برخی نیز چون نئل کرل آن را درست و توجیهپذیر میدانند. در آغاز این جستار به اندیشههای کرل و نوشتههای او در بارهی هنر و فلسفهی هنر پرداخته میشود و سپس با تمرکز بر دو مقالۀ او از کتاب هنر در سه بعد (Art in Three Dimensions) که بهفارسی برگردانده شده است، استدلالهای او در رد جدایی هنر و اخلاق بررسی میشود. کرل در این مقالهها نخست به بازگویی استدلالهای هواداران خودآیینی هنر میپردازد و سپس به آنها پاسخ میدهد. نویسنده نیز در این جستار، پاسخهای کرل را واکاوی میکند و پرسشهایی دیگر را پیش مینهد و در پایان چنین نتیجه میگیرد که پرسش از نسبت هنر و اخلاق همچنان گشوده است و رویکرد تحلیلی و شناختی کرل اگرچه سودمند است، نمیتواند پایاندهندۀ این پرسمان فلسفی و زیباییشناختی باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1394/6/11 | پذیرش: 1394/6/11 | انتشار: 1394/6/11