چکیده: (2972 مشاهده)
فیلسوفان در سالهای اخیر توجه فراوانی به فیلم داشتهاند و گویی در دو سه دهه پایانی قرن بیستم کوشیدهاند غفلت و بیتوجهی هفتدهه گذشته خود درباره فیلم را جبران کنند. نخستین کوششها، در این راه، آشکارا ریشه در نگرههای ادبی و رویکردهای زبانبنیاد داشت. روشن است که اندیشمندان، هر یک در چارچوب فکری خود به این موضوع میپرداختند که برخی از آن رویکردها اثری نیرومندتر و پایدارتر بر حوزه مطالعه و پژوهش فیلم داشت؛ همچون نگرههای نشانهشناختی و واکاویهای روانکاوانه. ورود فیلسوفان تحلیلی به حوزه فلسفه فیلم، پس از فیلسوفان قارهای، مرزهایی نو در برابر این رویکردها گشود. کتاب تصویر و ذهن: فیلم، فلسفه و علوم شناختی، نوشته گریگوری کوری، یکی از این کوششها بود که رویکردهای نشانهشناختی به مطالعه فیلم را نادرست خواند و ساختارهای شناختی را بهجای ساختارهای فرمی پیش نهاد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1394/2/8 | پذیرش: 1394/2/8 | انتشار: 1394/2/8